شکی نیست که در تاریخ انسانیت، شخصیتهایی پیدا شدهاند که تحولات عظیمی در زندگی بشریت و مردم خودشان ایجاد و نقاط عطفی در مسیر آنان ترسیم کردهاند. یکی از این شخصیتها، امام خمینی(ره) است که با ایجاد حرکتی سیاسی، تحولی سیاسی را سامان داد. ایشان شخصیتی مذهبی بود؛ ولی با اعتقاد به اینکه مذهب از سیاست جدا نیست، اصلاح جامعه خود را در تحول هم دینی و هم سیاسی دانست.
واضح است که تحولات و حوادث تلخ و شیرین و رویدادهای بزرگ و کوچک با گذر زمان تحلیل میروند. در این میان، بعضی از حوادث از این سنت کاملاً مستثنی هستند و گذشت زمان آنها را فرسوده نمیکند و از طراوتشان نمیکاهد. این حوادث دو ویژگی دارند؛ پیوند رویداد به دین و آیین یک ملت و نیز پیوند دین با فطرت انسان که باعث ثـابت ماندن حادثهای در قلوب و نفوس ملتها میشود، نظیر آنچه با درهم شکستن نظام سلطه و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی رخ داد.
امام عظیمالشأن شخصیتی بود که توانست در پرتو اعتماد به لطف الهی و ایمان به هدف، نظام کهن دو هزار و ۵٠٠ ساله را به زبالهدان تاریخ بریزد و به جامعه اسـلامی هـویت تازهای ببخشد. مقام عرفانی و فلسفی، فقاهت و اجتهاد، ذوق ادبـی و آشـنایی با لطایف کلام، آگاهی از سـیاستهای جـهانی و اخلاق آمـوزنده و سـازنده، همه پرتویی از ابـعاد گـسترده شخصیت ایشان است. در اینجا برای معرفی جامع امام راحل(ره) به بررسی شخصیت ایشان در کلام بزرگان و علما میپردازیم.
امام خمینی(ره) از منظر بزرگان و علما
مقام معظم رهبری در بیانات خود در مراسم بیستوهفتمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) اظهار کرد: «یکی از عناوین و اوصافی که درباره امام راحل عظیمالشأن ما کمتر بهکار رفته و کمتر از این عنوان استفاده کردهایم، عبارت است از عنوانی جامع که من اینجور تعبیر میکنم؛ مؤمن متعبد انقلابی. ما امام را با صفات متعددی همواره توصیف میکنیم؛ اما این صفت که ما کمتر امام را با آن توصیف کردهایم، صفتی جامع است؛ مؤمن است، متعبد است، انقلابی است.»
«مؤمن یعنی مؤمن به خداست، مؤمن به هدف است، مؤمن به راهی است که او را به این هدف میرساند و مؤمن به مردم است. یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین؛ درباره رسول اکرم هم این تعبیر در قرآن آمده است. مؤمن به خدا و مؤمن به هدف و مؤمن به راه و مؤمن به مردم.»
از شهید آیتالله مطهری درباره رهبر کبیر انقلاب، سخنانی به یادگار مانده است. این شهید گرانقدر میگوید: «ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست. مردمی که در طول ۱۴ قرن، حماسه محمد، علی، زهرا، حسنین، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند. علی را و حسین را در چهره او دیدند. او را آیینه تمامنمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند. امام چه کرد؟ او به مردم ما شخصیت داد. خود واقعی و هویت اسلامی آنها را به آنان بازگرداند. آنها را از حالت خودباختگی و... خارج کرد.»
شهید آیتالله دستغیب با توجه به یکی از روایتهای عرفانی که عبارت است از «قلب المومن عرش الله»، امام را از تعبیرات مؤمن برشمرد و گفت: «آقای خمینی مراحل عرفانیاش را تمام کرده و فعلاً از طرف حضرت احدیت و حضرت ولیعصر(عج) مأمور به اصلاح جامعه مسلمین مخصوصاً ایرانیان است.»
همچنین شهید آیتالله محمدباقر صدر، از دانشمندان اسلامی و مراجع تقلید معاصر بیان میکند: «همگی باید گرد مرجعیت امام خمینی که آرزوهای اسلام را امروز در ایران محقق کرده است، جمع شوید و برای او فداکاری و از منافعش دفاع کنید و همانگونه که آن مرجعیت، خود در هدف بزرگش ذوب شده است، شما نیز در آن ذوب شوید که مرجعیت صالح یک شخص نیست، بلکه یک هدف و راه است و هر مرجعیتی که این هدف و راه را محقق کند، همان مرجعیت صالح است که باید با اخلاص کامل برای آن کار کرد.»
شیخ ابراهیم زکزاکی، دبیرکل جنبش اسلامی نیجریه نیز امام خمینی(ره) را نماد عینی اسلام برشمرد و اذعان کرد: «ایشان نه اینکه نمادی برای یک مذهب یا یک فرقه باشند. برخی از علما صرفاً مردم را به طریقت یا مذهبی دعوت میکنند؛ اما دعوت امام خمینی(ره) اسلامی و جهانی بود و ایشان دعوت به فرقهای خاص نمیکرد، بلکه همه مسلمانان را یک امت و تکلیفشان را این میدانست که مستضعفان جهان را آزاد کنند. این باعث میشد که همه مردم از طریقتها و فرقهها و مذاهب مختلف به سمت امام خمینی(ره) جذب شوند.»
آیتالله جوادی آملی در اظهاراتی درباره امام راحل(ره) بیان کرد: «در مبارزهها کسی موفق است که در بحثهای علمی مبرز باشد، وگرنه صرف مبارزه در عمل بدون مبرز بودن در علم، کار را به جایی نمیرساند. امام دستش در علوم نقلی پر بود، مبرز در علم بود، مجتهد مسلم بود، فقیه نامی و اصولی بود و هرچه دیگران داشتند، او داشت و با مبرز بودن علمی فتوا میداد.»
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان امام خمینی(ره) را احیاگر دین، ارزشها و تعالیم اسلامی در دوران معاصر دانست و تصریح کرد: «امام توانست اسلام را رسالتی الهی، حرکتی متمدن و روشی برای زندگی فردی و اجتماعی مطرح و در عین حال، اصول، مبانی، هویت و حتی اصطلاحات کلی اسلام را حفظ کند. ایشان به ارائه برنامهای نظری و تئوریک اکتفا نکرد، بلکه آن را در عرصههای عمل با وجود خطرات بسیار پیاده ساخت و در پی ایجاد نهضت و انقلاب به دنبال پیروزی چشمگیر خود، حکومتی برپا کرد که بزرگترین و فراگیرترین خیزش و بیداری مسلمانان را دربر داشت.»
جدا از واکاوی ویژگیهای شخصیتی امام خمینی(ره) در کلام بزرگان و...، درباره این انسان بزرگ و اندیشه ایشان، آثاری تألیف شده است که «الف لام خمینی»، «یک ساغر از هزار»، «روح عرفانی روحالله»، «زن در اندیشه امام خمینی»، «امام خمینی آینه مهر و قهر»، «سیر مطالعاتی آثار امام خمینی»، «بر کرانه کتاب شرح چهل حدیث»، «اربعین حدیث (شرح حدیث اول)»، «بررسی نظریات رجالی امام خمینی» و «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» از جمله آنها هستند.
آثار و تألیفات امام خمینی(ره)
در پایان پس از پرداختن به ابعاد وجودی و شخصیتی امام(ره) در آثار تألیفشده از سوی نویسندگان و نیز در پرتو کلام بزرگان، واضح است که شخصیت هر انسان را آثار به جای مانده از او بازنمایی میکند. در ادامه، فهرستی از ۵۰ عنوان کتاب از کتابهای بنیانگذار انقلاب اسلامی که جامعترین فهرست آثار این حکیم فرزانه است، ارائه میشود. مطالعه هر کدام از این آثار در دریافت اندیشه و تفکرات رهبر کبیر انقلاب راهگشا خواهد بود.
تألیفات فارسی امام خمینی(ره) عبارتند از اسرار نماز، ترجمه آداب الصلاة، ترجمه تحریرالوسیله در چهار جلد، ترجمه مصباح الهدایه، تفسیر سوره حمد، تقریرات فلسفه در سه جلد، توضیحالمسائل، دیوان امام خمینی، سبوی عشق، صحیفه انقلاب (وصیتنامه امام)، صحیفه نور یا صحیفه امام در ۲۲ جلد، شرح چهل حدیث، شرح حدیث جنود عقل و جهل، شرح دعای سحر، مناسک حج، منشور روحانیت، نقطه عطف، ولایت فقیه، ولایت فقیه و جهاد اکبر و کشف اسرار.
همچنین تألیفات عربی امام خمینی(ره) شامل آداب الصلاة، الاستصحاب، الاجتهاد و التقلید، انوار الهدایة در دو جلد، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، تحریرالوسیله در دو جلد، التعلیقة علی الفوائد الرضویة، التعلیقة علی فصوص الحکم، التعلیقة علی العروة الوثقی، التعلیقة علی وسیلة النجاة، تقریرات کتاب البیع در ۱۱ جلد، التعادل و التراجیح، جواهرالاصول در شش جلد، الرسائل العشرة، سر الصلاة یا صلاة العارفین، شرح دعاء السحر، الخلل فی الصلاة، لمحات الاصول، الطلب و الإرادة، کتاب البیع در پنج جلد، مصباح الهدایه، المکاسب المحرمه در دو جلد، ولایة الفقیه (من کتاب البیع) و کتاب الطهار.
زهراسادات محمدی
نظر شما